آداب و رسوم ازدواج

  • PDF

همسر گزینی
اصولا در جوامعی که دارای بافت اجتماعی و فرهنگی سنتی هستند، اجبارها ی اجتماعی در همه حوزه ها دیده میشود. ازدواج نیز از این قاعده جدا نیست. در هنگام همسر گزینی، پسر و دختری که در این جوامع زندگی میکنند، نگاهی نیز به محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی انتخاب  خود دارند.در مناطق بختیاری از گذشته این گونه اجبارها وجود داشته است. بدین شکل که والدین گزینه هایی را برای دختر یا پسر نشان میکردند و آنها کمتر می توانستند اعتراضی به این گزینه ها داشته باشند. اما امروزه با افزایش آگاهی والدین در مورد حق طبیعی دختر یا پسر در انتخاب هایشان، افزایش سطح تحصیلات و افزایش سطح مراودات اجتماعی گزینه ها بیشتر شکل پیشنهاد دارند تا اجبار. البته چنانچه پسری انتخابی غیر از گزینه پیشنهادی خانواده داشته باشد، ممکن است با رفتارهایی مانند طرد شدن، از سوی خانواده خود مواجه شود.
در گذشته در جریان همسر گزینی رسمی به نام "ناف بران" مرسوم بوده است. بدین صورت که با به دنیا آمدن نوزاد دختر، ناف او را به نام پسر مورد نظر می بریدند و در عرف محلی می گفتند این دختر ناف بر فلانیست. بر این اساس در آینده بایستی با هم ازدواج می کردند. مردم محل نیز با دانستن این موضوع، هنگامی که دختر به سن ازدواج می رسید، به خواستگاری او نمی رفتند.

خواستگاری
خواستگاری را در اصطلاح محلی،کد خدایی Ka-xodaee می گویند. در جلسه خواستگاری بزرگان و ریش سفیدان  هر دوطرف پس از گفتگو نظر خود را اعلا م می نمایند. در جلسه خواستگاری در مورد مهریه و شیر بها، تاریخ عقد و عروسی و ... بحث می شود. تمام توافقات جلسه مکتوب می شود.

مهریه، شیربها و جهیزیه

مهریه بیشتر به صورت سکه یا زمین است.مهریه را پشت قباله نیز میگویند.شیربها به صورت نقد پرداخت میشود.خانواده دختر مقداری پول به آن اضافه میکنند و کمبود جهیزیه دختر را تامین میکنند.اعراب کلدوزخ به مهریه، Mahruneh  میگویند.
در گذشته گاهی در عوض شیر بها، گاو و گوسفند یا گاومیش می دادند. در صورتی که داماد تمام وسایل زندگی را تهیه می کرد، مبلغ شیربهای پرداختی، کمتر تعیین می شد.

اسباب و اثاثیه ای که عروس از خانواده خود دریافت می کرد، قبل از روز جشن عروسی یا همزمان به خانه داماد برده می شد. رسم است چمدانی پر از اجناسی مانند دستمال، جوراب، حوله، پیراهن ،زیر پیراهن،  دستمال ابریشمی زنانه، برای پدر، مادر، خواهران، براداران، عمه ها، خاله ها، عموها، مادر بزرگ داماد برده می شود.

عقد و حنابندان - جشن عروسی

بعد از توافقات در جلسه خواستگاری،تاریخی نیز برای عقد تعیین میشود.والدین دختر و پسر (معمولا مادر عروس و چند زن از خانواده طرفین)به بازار رفته، خرید انگشتری حلقه،لباس کاملی برای عروس،کت و شلوار و کفش وساعت برای پسر است را انجام می دهند.

در روستاها برای عقد به ایذه می روند.معمولا والدین عروس و اقوام و ریش سفیدان نیز آنان را همراهی میکنند.تعداد نفرات دعوت شده معمولا شامل نزدیکان درجه یک عروس و داماد میشود.

در صورتی که داماد از لحاظ مالی هنوز آمادگی لازم را جهت برگزاری جشن عروسی نداشته باشد، بین عقد و عروسی فاصله می اندازند. گاهی این فاصله ممکن است تا 1 سال هم به طول بیانجامد.

مقدمات عروسی معمولا 2 تا 3 روز طول می کشد. روز اول،حنابندان است. توشمال ها در این روز می نوازند. رقص و چوب بازی نیز در این روزها برپاست. در عصر روز حنابندان، خواهران داماد، سایر زنان و اقوام خانواده داماد، در حالیکه توشمال پیشاپیش آنها می نوازد، به نزد عروس می روند. مقداری حنا نیز به خانه عروس برده می شود. هنگام شب، حنای خیس شده  را در بشقاب کوچکی قرار می دهند. خانواده داماد، بشقاب حاوی حنا را به اطاقی که عروس در آنجا نشسته است برده، مقداری از آن را بر سر و دست عروس می گذارند. متقابلا همین کار را خانواده عروس انجام می دهند. آنها ضمن خواندن ترانه ای به سر داماد حنا می زدند. البته این کار امروز کمتر صورت می گیرد. در این مراسم مضمون ترانه ای که میخوانند به این صورت می باشد:
حنا حنا گل گل بند حنا                                    حنا حنا گل گل بند حنا
دوما حنا ایبنده                                             ز شو تا صب ایبنده
ایر حنا نبنده                                                  ورق طلا ایبنده

معمولا جشن عروسی در خانه داماد برگزار می شود. البته امروزه بسیاری از  مردم جشن عروسی را در تالارهای جشن بر گزار می کنند. در کنار آن هنگامی که عروس به خانه داماد برده می شود رقص و پایکوبی در آنجا انجام می شود. رسم است چنانچه کسی از اقوام عروس یا داماد فوت کرده باشد و از چهلم آنان نیز گذشته شده باشد، خانواده عروس یا داماد نزد آنها رفته، برای برگزاری مراسم از آنها اجازه بگیرند.

در روز عروسی، تا هنگام ناهار نوازندگان توشمال می نوازند. زنان و مردان به شکل گروهی دستمال بازی میکنند.جوانترها نیز چوب بازی میکنند.

در گذشته عروس را سوار بر اسب تزیین شده می کردند. افسار اسب را یکی از اقوام عروس در دست می گرفت.

هنگامی که عروس می خواهد از خانه بیرون بیاید، مقداری قند، نان یا پنیر در پار چه سبز رنگی می گذارند، پارچه را به کمر عروس می بندند. این کار را برادر، پسر عمو یا پسر دایی عروس انجام می دهد. این کار را به این نیت که عروس، به خانه داماد، خیر و برکت ببرد انجام می دادند.

هنگامی که عروس به طرف خانه داماد می رود، پسر بچه ای در بغل او می گذارند به این نیت که اولین فرزند او پسر باشد. قربانی کردن گوسفند، هنگام ورود عروس به خانه داماد از آیین های برگزاری جشن عروسی است و همزمان با آن نیز، یکی از زنان نقل و شیرینی می ریزد. رسم بر این است که خون کف کفش عروس را رنگین می کنند. مادر داماد نیز مقداری اسفند دود کرده، همراه با قرآنی که درون سینی گذاشته شده است، به استقبال عروس می رود. او بر سر عروس و داماد نمک می پاشد. مردم معتقدند با این کار آنها چشم نمی خورند. پس از ورود عروس و داماد به خانه، آنها کنار هم می نشینند و مراسم جشن تا پاسی از شب ادامه می یابد.

در شب عروسی مهمانان مبلغی پول به عنوان هدیه به داماد می دهند که این مبلغ و نام فرد دهنده پول یادداشت می شود. به این پول OWZI می گویند.

مراسم بعد از عروسی
چند روز بعد از مراسم عروسی،عروس و داماد به خانه پدر عروس می روند. پدر عروس هدایایی چون لباس، طلا، پیراهن به دختر و داماد خود می دهد. به این رسم پانگون panegun می گویند.

باورها
یکی از باورهای مردم این است که زن بیوه نباید در کارهای مربوط به عروسی دخالت داشته باشد. همراه عروس نیز بایستی زن شوهر دار باشد. همچنین لباس عروس را بایستی او تن عروس نماید.